جدول جو
جدول جو

معنی سر انگشتی - جستجوی لغت در جدول جو

سر انگشتی
آنچه بر سر انگشت کنند (انگشتانه و غیره)، حنایی که بر سر انگشتهای دست و پا بندند، نوعی از آش آرد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سر انگشت
تصویر سر انگشت
نوک انگشت بن انگشت بنان، نوعی از انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرانگشتی
تصویر سرانگشتی
چیزی که با سرانگشت انجام می شود، کنایه از ساده و آسان مثلاً حساب سرانگشتی، چیزی که بر سر انگشت کنند مانند انگشتانه، نوعی آش که گلوله های کوچکی از خمیر آرد گندم شبیه سرانگشت در آن می ریزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرانگشت
تصویر سرانگشت
نک انگشت، نوک انگشت
فرهنگ فارسی عمید